غرغرنامه های نی نی پرنسس از سرزمین یخ ها

من پرنسس سزرمین یخ ها هستم و تا همیشه پرنسس سرزمین یخ ها خواهم ماند ...شما؟‌

غرغرنامه های نی نی پرنسس از سرزمین یخ ها

من پرنسس سزرمین یخ ها هستم و تا همیشه پرنسس سرزمین یخ ها خواهم ماند ...شما؟‌

ای خدا ای خدا ای خدااااااااااااااااا

کی میدونس یه روزی به همین زودی ها من میام و میگم که مادرجون عزیزم نیس؟

کی؟؟؟؟؟؟هنوزم با تعجب بهش فک میکنم.

این قسمت که دیگه وجود نداره دیگه نیس اصن واسم معنی نداره

هرچی سعی میکنم نمیتونم درکش کنم که چی شده؟ کی رفته اصن کجا رفته؟ کی رفته؟

اصن نمیتونم مرگ و بفهمم نبودن و بفهمم

هیچی حالیم نمیشه...

یواشکی گریه میکنم و بلند بلند میخندم تا بخندونم

دیروز خونه ش بودیم منو مامان و بابا

همه ش راه میرفتم از این ور به اون ور

کلافه بودم

عصبی بودم

آخرش رفتم تو اتاق همون جایی که همیشه مینشست نشستم

رفتم لباسشو که توی عیدی باهاش عکس انداخته بود و همون برده بودیم سر خاک گشتم در آوردم

قایمش کردم پشتم...بهش تکیه دادم.

اشکام میریختن روی گونه هام که پر از پن کیک برنزه بودن تا مامانم نفهمه رنگ و روم زرد شده

 

لباسشو بو کردم یه بوی اشنا میداد

بغلش کردم

 

خاله اومد تو اتاق

گف بیا بیرون میخوایم چایی و نون پنیر و گوجه و خیار و سبزی بخوریم مثه قدیما

 

یادمه مادرجون میگف بخور ننه بخور تو که چیزی نخوردی و من هی میلومبوندم و میگفتم باااااااااااااااااااااااااشههههههههههههههه

 

 

رفتم لباسشو پوشیدم... تا زانوهام بود

چقد تو این سال ها مادرجون یواش یواش کوچولوتر و خمیده تر شده بود

چقد از وقتی اومدن این خونه ناتوان تر شده بود درست سر یه سال که اومدن این خونه جدیده مارو گذاشت و رفت

 

رفتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

کجا آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا من نمیفهمم؟

 

 

اشکام باز دارن میریزن روی گونه های زردم

 

خیلی سخته آدم یهو همه چی شو از دست بده

 

عزیزاش و غرورش و اعتماد به نفسش و زندگیشو ...!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

 

 

نمیتونم

طاقت ندارم

 

داغونم

 

طاقت هیچی و ندارم

 

از همه چی بیزارم

 

از همه چی بدم میاد

 

دلم همه ش بهونه داره

همه ش گریه داره غصه داره

 

اعصابم خوووووورده ه ه ه ه ه هه ه ه هه ه ه ههههههههههههههههههههههههه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ای خداااااااااااااااااااااااااااااا مرگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ میخواممممممممممممممممممممممم

 

 

دیگه نیس صبر و قراری آخ چه روز و روزگاری

مگه ما رو دوس نداری ای خدا کجای کاری

ای خدا  ای خدا  ای خدا ااااا اااا اااا ااااا اااااا