هیشکی و نمیتونم تحمل کنم .
همه با کاراشون و حرفاشون به نوعی عذابم میدن
آدمای دور و برم یه جورایی با قلدری و زورگویی میخوان بهم دستور بدن و کارشون و راه بندازن.
اعصابم خورده.
هیشکی بهم آرامش نمیده. حرف زدن یا دیدن هیشکی آرومم نمیکنه.
حتی حرف زدن با تو.
حوصله ندارم .حوصله ی کل کل ندارم .حوصله ی نق و نوق شنیدن ندارم .حوصله ی سر و کله زدن با تو و بقیه
دیگه اونقدر توان ندارم که حرفای همه تونو تحمل کنم
دارن حرصم میدن و منم مجبورم که سکوت کنم و لبخند بزنم و بگم وااااای چه روزای خوبی.چه زندگی قشنگی
حوصله ی نفس کشیدن هم ندارم
دلم میخواد بخوابم یا اینکه فرار کنم ازتون.
برم یه جای دور.یه جای دنج و امن .یه جایی که نگرونم نکنه آرامشم و نگیره.
میخوام بلیط برگشت هم دست خودم باشه.اینکه بیام یا نیام. یا اینکه اصن کی بیام.
حوصله ندارم.دلم خاکستریه .پره گرد و غباره.
من خسته ام
خسته شدم.
نمیخوام.
ولم کنین
من حوووووووووووووصله ندارم.
نداااااارم.
انقد باهام کل کل نکنین. انقد اذیتم نکنین انقد نق نزنین به جونم.انقد حرصم ندین.
من خسته شدددددددم از این وضع مزخرف.
خسته
خسته ام خسته ی راه... نه مرا پای گریز نه مرا تاب نگاه...!!!!!!!!!!
بجای این چرت و پرتا یه کم معین گوش بده حالت جا بیاد.
سلام
از اینکه با وبلاگ زیبای شما آشنا شدم خوشحالم
امیدوارم همیشه اینگونه سربلند باشی
راستی سایت تفریحی سرگرمی امیران افتتاح شد
اگه دوست داشتی اونجا به ما سر بزن
خوشحال میشیم
ضمنا منتظر راهنمایی و نظرت هستیم
خیلی نگرانتم اما نمیدونم شیکار باید بکنم
خووووبه خوووب باش(:ی) از یو ور (:ی) ایف یو ورنت از این به بعد باش(:ی) چی گفتم:ی اگه فک می کنی این تاثیر اعلام نتیجه ست :ی بی خود اصلا به اون ربط نداره:|:ی